دستگانِ حالات
سه شنبه, ۲ تیر ۱۳۹۴، ۰۷:۱۰ ب.ظ
گاهی انسان حسادت میکند و میخواهد یک جورِ خوب و عمیق کنایه بزند که طرف مقابل بفهمد.
گاهی انسان حسادت میکند و سکوت میکند.(این خوب نیست!)
گاهی انسان حسادت نمیکند ولی خودش پیشاپیش میبُرَد و میدوزد و میگوید :"اگر الان طرف مقابل فکر کرد چون حسادت کرده ام و مثلا فلان رفتارم از سرِ حسادت بوده چه؟"
من همیشه دچار حالت آخر، یا به اصطلاحی زهرکنندگی زندگی، میشَوَم.
مثلا الان هم برای مثال کتاب بیشعوری میخوانم و یک مورد بیشعوریِ خاص در خودم ندیدم امّا فکر میکنم اشتباه کرده ام. البته واقعا اشتباه کرده ام. یا من و همه ی اطرافیانم به جز فُلانی اشتباه کرده ایم یا فُلانی که همیشه من را بیشعور میخواند. غیر از این است؟
۹۴/۰۴/۰۲